1 - " «آزادی» در «بی آرزویی» است ."
2 - در رابطه با یادداشت قبلی و نظراتی که دوستان خوبم داده بودند جوابیه ای نوشتم به قرار زیر : **در پاسخ به نظر عزیز دوردونه و کسانی که همین عقیده را دارند ولی نظر نداده اند : معنویت حقیقی در بطن زندگی اجتماعی محقق می شود ، زندگی امری است تجربی. بنابراین معنویت هم مبتنی بر تجربه است . هرگز جاذبه گرانشی را معادل با تعریف از خدا بکار نبردم . آنچه گفته شده است رابطه بین آندوست . رابطه خدا با مخلوق ابعاد گسترده ای دارد ولی بطور کلی می توان به دو حالت فیزیکی و متافیزیکی اشاره کرد : رابطه متافیزیکی مانند رابطه قلبی هر فرد با خدای خویش. رابطه فیزیکی مانند وجود قوانین حاکم بر ماده که تا کنون گوشه ای از آن کشف شده است . آیا اگر وجود خداوند را بپذیریم قبول نخواهیم داشت که قوانین مادی هم اثر خداست ؟ مگر نه اینکه شاعر میگوید به هر جا بنگرُم نشان از تو بینُم ؟ گفته بودم یکی از حالات حضور علٌی خداوند در ماده همین وجود نیروی گرانشی است . شما میگویید نیست ؟ نه در مورد ماهیت نیروی جاذبه صحبت شده بود و نه در مورد تعریف از خدا . لازم به ذکر است تا آنجایی که اطلاع دارم هنوز ماهیت و منشاء نیروی جاذبه گرانشی هم کشف نشده است و تنها رابطه ای برای اندازه گیری ارائه شده . **در پاسخ به نظر روزنه و کسانی که همین عقیده را دارند ولی نظر نداده اند : در عصری که زندگی میکنیم باید با زبان علم سخن گفت . حتی در مورد معنویت . **در پاسخ به نظر یادداشتهای من و کسانی که همین عقیده را دارند ولی نظر نداده اند : ساقی گل و سبزه بس طربناک شده است دریاب که هفته دگر خاک شده است می نوش و گلی بچین ، که تا درنگری گل خاک شده است و سبزه خاشاک شده است . از بقیه دوستانی هم که لطف کردن و نظر دادن تشکر میکنم.
3 - "گرچه حضور تو در آسمان من یک لحظه چون شهاب بود اما بگویمت یاد تو در دلم همچون ستاره ای دنباله دار بود ." از دوست خوبم گروس عبدالملکیان. |